.
در شب سوّم ربیع الثّانى یکهزار و چهارصد و دوازده هجریّه قمریّه، أخ الزّوجه حقیر: حجّة الاسلام آقاى حاج سیّد حسن معین شیرازى دامت معالیه در بنده منزل در مشهد مقدّس بودند، و خواب جالبى را نقل نمودند که ذکرش مقرون به لطف است:
معمولًا در طهران، هر واعظى را که براى یک دهه براى منبر رفتن در مجلسى دعوت میکردند، در شب آخر وى را براى همان دهه از سال دیگر نیز دعوت مىنمودند. در آخرین سالى که مرحوم دُرّى در قید حیات بود، یکشب از دهه محرّم (شب هشتم یا نهم) جوانى از ایشان قبل از منبر سوال میکند که: مراد از این شعر چیست:؟
مرید پیر مغانم ز من مرنج اى شیخ چرا که وعده تو کردىّ و او بجا آورد
(دیوان حافظ)
مرحوم درّى میگوید: جواب این سوال را در بالاى منبر میدهم تا براى همه قابل استفاده باشد.
ایشان در فراز منبر از قضیّه نهى آدم أبو البشر از خوردن گندم، و داستان نان جوین خوردن أمیر المؤمنین علیه السّلام را در تمام مدّت درازاى عمر بیان مىنماید، و حتّى اینکه آنحضرت در تمام مدّت عمر ابداً نان گندم نخورد و از نان جوین سیر نشد و سپس میگوید:
مراد از شیخ در این بیت، حضرت آدم على نبیّنا و آله و علیه السّلام است که وعده نخوردن از شجره گندم را در بهشت داد ولى به آن وفا نکرد و از امر خداوند سرپیچى نمود و گندم را تناول کرد. و مراد از پیر مغان حضرت أمیر المؤمنین علیه السّلام است که در تمام مدّت عمر نان گندم نخورد، و وعده عدم تناول از شجره گندم را او ادا کرده و به اتمام رسانید.
این مجموع تفسیر این بیت بود که وى بر سر منبر شرح داد و منبرش را خاتمه داد.
قبل از پایان سال، مرحوم درّى فوت میکند؛ و لهذا در سال بعد، در دهه محرّم در آن مجلس مَدعُوّى که باید حضور داشته باشد، نمىتواند شرکت نماید.
درست در سال بعد در دهه محرّم در همان شبى که این جوان سوال را از مرحوم درّى میکند، وى را در خواب مىبیند که: مرحوم درّى به نزد او آمد و گفت: اى جوان! تو در سال قبل در چنین شبى از من معنى این بیت را پرسیدى و من آنطور پاسخ گفتم. امّا چون بدین عالم آمدهام، معنى آن، طور دیگرى براى من منکشف شده است:
مراد از شیخ حضرت إبراهیم علیه السّلام است، و مراد از پیر مغان حضرت سیّد الشّهداء علیه السّلام؛ و مراد از وعده، ذبح فرزند است که حضرت إبراهیم بدان امر خداوند وعده وفا داد، امّا حقیقت وفا را حضرت أبا عبد الله الحسین علیه السّلام در کربلا به ذبح فرزندش حضرت علىّ أکبر علیه السّلام انجام داد.
فرداى آن شب، این جوان در آن مجلس معمولى همه ساله مرحوم درّى مىآید و این خواب خود را بیان میکند. و معلوم است که با بیان این خواب چه انقلابى در مجلس روى داده است.
منبع: کتاب روح مجرد، ص : 482 تالیف علامه طهرانی ره
---------------------------------
نظرات شما عزیزان:
برچسبها: